تکامل مهم ترین رازی که انسان های موفق دارند که ما از آن بی خبریم!
تکامل خیلی از شما دوست عزیز متشکرم که دارید این مقاله را می خوانید امیدوارم که در ایم مقاله مهم ترین رازی که انسانهای موفق داشته اند را به شما آگاهی دهد
اگر شما به انسان های موفق و همچنین انسانهای ناموفق نگاهی بیاندازید خواهید دید که گروهی موفق شده اند و گروهی هم همان کار با همان شرایط را شروع کردند ولی موفق نشدند و بعد از چند وقت خیلی در صدر بودند ولی سقوط کردند و دیگر نتوانستند خود را به بالا بکشانند
ایا در آن انسان های که موفق شدند و آن های که موفق نشدند شانسی و اقبالی بوده است و یا خداوند نمی خواسته که آن ها موفق شوند و گروهی دیگر را خواسته موفق شوند
لطفا شما هم به اطرفیان خود نگاه کنید کسانی که در کسب وکارشان در زندگی که دارند بسیار موفق هستند و کسانی که موفق نیستند
اگر دقت کرده باشید کسانی که موفق شده اند از اصل تکامل در کار و زندگی و هر اقدامی که موفق شده اند استفاده کردهاند
به این صورت که در کاری که درآن موفق شده اند نگاه نکردند دیگران کجا هستند من کجا دیگر شروع نمی کنم یا خیلی مسیر طولانی است من می مانم درآن
یا اگر این امکانات را نداشته باشم کارم را شروع نخواهم کرد
بلکه آن ها می دانستند که مسیر موفقیت به صورت تکاملی است و باید قدم اول را بردارند تا قدم دوم و بعدی به آن ها گفته شود و افراد موفق همین اقدام را انجام دادهاندتا موفق شده اند
یک مثال از این که باید قدم اول را برداریم این است که تصور کنید دریک شب تاریک دارید رانندگی می کنید چه چیزی جلوی شما را روشن می کند که شما بتوانید رانندگی کنید چراغ است این چراغ چند متر جلو تر را روشن می کند ما می گویم 20 متر حال 20 متر بعدی را نمی دانیم چی است
اگر خودرویی که در حال رانندگی هستیم را نگه داریم مسیر بعدی و بعدی هم روشن نخواهد شد که باید چکار کنیم
لذا در مسیر موفقیت نباید نگاه کنیم در آینده بعدی چه خواهد شد بلکه فقط کافی است که در هر شرایطی که هستیم یک گام درجهت هدفی که می خواهیم برداریم که به شما قول می دهم که قدم های بعدی به شما الهام خواهد شد که باید چکار کنید
حال که فهمیدیم که در هر شرایطی که هستیم باید قدم اول را برداریم باید از اصل تکامل هم خارج نشویم و در راستایی اقدامی که می خواهیم قدم اول و بعدی را برداریم باشد
به این صورت که منتظر نباشیم تا کسی برایمان کاری را انجام دهد یا شرایط بهتر شود تا من کارم را شروع کنم اگر به انسانهای موفق که الان کسب وکارشان درآمد میلیون دلاری دارد توجه کنید مانند اپل، آمازون، دیجیکالا و هرکسب وکار موفقی که شما آن را سراغ دارید و در ذهن شما است از اصل تکامل استفاده کرده است
شرکت اپل هنگامی که خواست کارش را شروع کند از یک محیط پارکینگ مانند شروع کرد و درآن زمان هیچ درآمدی نداشتند و از قدم اول واصل تکامل کم کم اقدامی را انجام دادند سپس یکم توسط همان اطرافیان دیده شدند سپس گسترش پیدا کرد
شرکت آمازون هم آقای جف بزوس از یک اتاق کوچک ابتدا شروع کرد و مراحل تکاملش را کم کم طی کرد اول او دوست داشت یک سایت کتاب داشته باشد بعد دید استقبال خوبی شد و او اقدامات بعدی را انجام داد و الان کل اقلام و اجناسی که مردم نیاز دارند را تهیه می کند
دیجی کالا هم ابتدا برادران محمدی یک دوربین تهیه کردهبودند از آن جا که لنز این دوربین تقلبی بود و خیلی حالشان گرفته شد به خودشان گفتند می آیم یک سایت راه می اندازیم و درآن بیان می کنیم که یک جنس اصل باید چه ویژگی های باید داشته باشد تا آن را تهیه کنیم ولی بعد از آن که این کار را انجا دادند دیدند می توانند جنس هم بفروشند
من در این جا مثال از سه شرکت موفق زدم و درآن بیان کردم که چگونه تکامل خود را طی کردند و خودشان را موفق کردند
حال چرا باید از اصل تکامل را رعایت کنیم زیرا باورهای ما از اصل تکامل پیروی خواهند کرد به این صورت که اگر از نقطهای صفر بخواهیم بدون طی کردن نقاط یک و دو به نقطهای ده خودمان را برسانیم چون باورهای که در ما در نقطهای صفر بودیم یک دفعه خودشان را به نقطهای ده نخواهند رساند
و ما در نقطهای ده که هستیم با باورهای هستیم که در نقطهای صفر هستیم به محض آن که مشگلی یا سختی مواجهه شویم چون باورهای قوی نساختهایم به شدت ضربه می خوریم و کسب و کاری که داریم را نابود می کنیم یا سقوط می کنیم به همان نقطهای اولیه که به صورت قدم به قدم بیاییم
حال بیایید انسانهای که به صورت جهشی خواستند ب جایی برسند را بررسی کنیم و چگونه نابود شدند
حتما در زندگی شما هم افراد بسیاری بوده اند که جهشی خواستند به جایی برسند ولی کسب وکاری که شروع نکردهاند و اگر بعد از چند وقت نابود کردهاند و به شرایطی که بدتر از شرایط قبلی که داشتهاند رسیده اند
بهترین مثالی که می توانم بزنم از پدیده شاندیز که در سال1388 رونمایی شد که در آن هزینههای بسیاری شد برای ساخت آن و متناسب با آن هزینه که برای آن شد بیشتر از آن هزینه تبلیغات برای جذب مشتری شد از آن جا که پدیده شاندیز تکامل خود را طی نکرده بود در ابتدایی کا مشتری ها ی زیادی را به سمت خود جذب کرده بود ولی چون هنوز آمادگی های لازم را طی نکرده بود مشتری های ناراضی را زیاد کرد و مردم دیگر را از رفتن به این جا منصرف کرد
و چون نتوانست هزینههای که شده بود را پشتیانی کند و خودش را به درآمد برساند باعث یک ورشکستگی و به زندان افتادن این شخص شد
اگر نگاهی به کسب وکارهای که شکست خوردهاند نگاهی بیاندازیم بدون شک در ابتدایی کارشان خواستند جهشی به جایی برسند و سریع خودشان را از یک مرحله که هنوز آب دیده نشدهاند به مرحله ای بعد برسانند
دیدگاهتان را بنویسید